پنجره ای به سوی خورشید

ارائه مطالب مذهبی و احادیث و روایات

پنجره ای به سوی خورشید

ارائه مطالب مذهبی و احادیث و روایات

قرآن چه دستوری درباره پوشش زنان داده است

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۷ ق.ظ

منظور از تکریم و فضیلت انسان در قرآن چیست

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ

«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ اَلطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیل؛[اسراء/۷۰] ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم و بر دریا و خشکى سوار کردیم و از چیزهاى پاک و پاکیزه روزى دادیم و بر بسیارى از مخلوقات خویش برتریشان نهادیم‏»

در خصوص آیه شریفه توجه به چند نکته ضرورى است:
۱- در آیه هم تکریم و هم تفضیل و برترى دادن ذکر شده است. در تفضیل شخص با دیگران جهات اشتراک هم دارد؛ اما تکریم اختصاص دادن به شرافتى است که در دیگران نیست.
۲- آن خصوصیتى که سبب تکریم انسان شده است داشتن عقل است البته چون علاوه بر تکریم انسان بر دیگر موجودات تفضیل و برتر نیز داده شده است بنابراین در سایر خصوصیات و صفات نیز بر دیگران برترى دارد؛ یعنى هر کمالى که در سایر موجودات است، حد اعلاى آن در انسان وجود دارد؛ مثلاً شیوه ‏هایى که انسان در زندگى فردى خود از قبیل خوراک، لباس، مسکن و ازدواج دارد و نیز فنونى که در نظم و تدبیر اجتماع به کار مى‏برد در هیچ موجود دیگرى نمى ‏بینیم به علاوه انسان براى رسیدن به هدف‏هایش سایر موجودات را استخدام مى ‏کند.

از طرفى سایر موجودات، تاکنون از وضعیت خود قدمى فراتر نگذاشته ‏اند و تحول محسوسى در خود ایجاد نکرده ‏اند؛ در حالى که انسان در تمام ابعاد زندگى خود گامهاى بزرگى در راستاى تحول و کمال برداشته است و همچنان بر مى ‏دارد. بنابراین انسان هم داراى خصوصیت ویژه و اختصاصى به نام عقل است که به وسیله آن خیر و شر را تمیز مى‏دهد و هم نسبت به جهات مشترک با موجودات دیگر برترى‏هایى دارد. این برترى‏ ها مقایسه در نحوه تغذیه انسان با حیوانات که یک مسأله زیستى صرف است مشهود مى ‏باشد البته دو بعد اصلى شرافت انسان در واقع مسأله خلافت الهى و کرامت ذاتى اوست.

ر.ک انسان‏شناسى، مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى، قم، صص -۸۱ ۹۳.

چرا انسان در زیان است

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ

«إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِى خُسْرٍ [عصر/۲] همانا انسان در خسارت است.»

واژه خسر دراین آیه به معنای خسران می باشد. "خسر" (بر وزن عسر) و" خسران" چنان که" راغب" در" مفردات" مى‏ گوید: به معنى کم شدن سرمایه است، گاه به انسان نسبت داده مى‏ شود و مى‏ گویند فلان کس زیان کرد، و گاه به خود عمل نسبت داده مى‏ شود و مى‏ گویند: تجارتش زیان کرد، این واژه غالبا در سرمایه‏ هاى برونى مانند مال و مقام به کار مى‏ رود، و گاه در سرمایه‏ هاى درونى مانند صحت و سلامت و عقل و ایمان و ثواب و این همان است که خداوند متعال به عنوان" خسران مبین" (زیان آشکار) از آن یاد فرموده آنجا که مى ‏گوید: «إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ‏[زمر/۱۵]‏ همانا زیانکاران (واقعى) کسانى هستند که سرمایه ‏ى وجودى خویش و بستگانشان را در قیامت از کف داده باشند، آگاه باش، این همان زیان آشکار است»

مطابق این آیه انسان، همانند کسى است که سرمایه عظیمى در اختیار داشته باشد، و بى آنکه بخواهد هر روز بخشى از آن سرمایه‏ ها را از او بگیرند، این طبیعت زندگى دنیا است، طبیعت زیان کردن مداوم! یک قلب استعداد معینى براى ضربان دارد، وقتى آن استعداد و توان پایان گرفت قلب خود به خود مى ‏ایستد، بى آنکه عیب و علت و بیمارى در کار باشد، و این در صورتى است که بر اثر بیمارى قبلا از کار نیفتد همچنین سایر دستگاههاى وجودى انسان و سرمایه ‏هاى استعدادهاى مختلف او. در واقع در این آیه خدواند متعال، اشاره به چیزى مى ‏کند که این سوگند مهم براى آن یاد شده است مى‏ فرماید:" به طور مسلم همه انسانها در زیانند" (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ).

سرمایه ‏هاى وجودى خود را چه بخواهند یا نخواهند از دست مى ‏دهند، ساعات و ایام و ماهها و سالهاى عمر به سرعت مى ‏گذرد، نیروهاى معنوى و مادى تحلیل مى ‏رود، و توان و قدرت کاسته مى‏ شود.

برخی از مفسرین در تفسیر این آیه سخنى نقل مى‏ کند که حاصلش چنین است:
« یکى از بزرگان پیشین مى‏ گوید: معنى این سوره را من از مرد یخ‏ فروشى آموختم، فریاد مى ‏زد و مى‏ گفت: ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله:" رحم کنید به کسى که سرمایه ‏اش ذوب مى‏ شود، رحم کنید به کسى که سرمایه ‏اش ذوب مى‏ شود! پیش خود گفتم این است معنى إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ؛ عصر و زمان بر او مى‏ گذرد و عمرش پایان مى‏ گیرد، و ثوابى کسب نمى‏ کند و در این حال زیانکار است»

به هر حال از نظر جهان‏بینى اسلام دنیا یک بازار تجارت است همانگونه که در حدیثى از امام هادى(ع) على بن محمد النقى مى ‏خوانیم:
«الدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون‏؛[۱] دنیا بازارى است که جمعى در آن سود مى ‏برند و جمع دیگرى زیان»
آیه مورد بحث مى‏ گوید همه در این بازار بزرگ زیان مى‏ کنند مگر یک گروهى که برنامه آنها در آیه بعد بیان شده است.

برای مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه ذیل آیه ۲ سوره والعصر مراجعه نمائید.


[۱]. تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، ص۱۰۶۴.

روح پس از آن که به وسیله فرشته مرگ قبض شد، در جهان دیگری به نام برزخ قرار می‌گیرد و ارتباط او با دنیا قطع می‌گردد؛ البته رابطه روح با افرادی که در دنیا هستند، امری محال و غیرممکن نیست‌، امّا چنین نیست که روح هر فردی بتواند با هر کسی که بخواهد رابطه برقرار کند، چنان که انسان‌های زنده هم نمی‌توانند با ارواح مردگان تماس بگیرند.

آن چه مسلّم است این که ارتباط باارواح در عالم بیداری و خواب‌، برای برخی اتفاق افتاده که به دو مورد اشاره می‌شود:

الف ـ پیامبر اکرم به سلمان فارسی فرمود: هنگامی که مرگت نزدیک شود، مرده‌ای با تو سخن می‌گوید در مرضی که سلمان‌(رض‌) در آن از دنیا رفت‌، دستور داد او را به قبرستان ببرند؛ با صدای بلند بر مردگان سلام کرد و گفت‌: من سلمان فارسی هستم‌، دوست دارم یکی از شما با من سخن بگوید؛ روح مرده‌ای پاسخ او را داده گفت‌: هر چه می‌خواهی بپرس‌، سلمان پرسید:
آیا اهل بهشتی یا دوزخ‌، گفت‌: بهشتی هستم‌، هم چنین او درباره چگونگی مرگش و اوضاع و احوال پس از مرگ‌، پرسش‌هایی نمود و پاسخ شنید، سپس فرمود او را به منزل بردند، شهادتین بر زبان جاری کردو جان به جان آفرین تسلیم نمود.[۱]
ب ـ در یکی از شهرهای ایران مرد مؤمن و پرهیزکاری از دنیا می‌رود، مدّتی پس ازمرگ به خواب پسرش می‌آید و می‌گوید: پانصد تومان به فلان فرد بدهی دارم‌، قرض مرا پرداخت کنید تا مشکل من برطرف گردد، پسر به این گفته اعتنا نمی‌کند، پس از مدّتی دوباره پدرش را در خواب می‌بیند و پدر همان تقاضا را تکرار می‌کند. پسر می‌گوید: شما نشانه‌ای بدهید که یقین کنم بدهکارید، می‌گوید: به یاد داری روزی انگشتر من گم شد، هر چه جست و جو کردیم پیدا نشد؛ همان روز بر اثر باران فراوان‌، دیوار اطاقک روی چاه منزل خراب شده بود و دو نفری آن را تعمیر کردیم‌، انگشتر در لابه‌لای گِل‌ها در فلان گوشة دیوار است‌، پسر تا از خواب بیدار شد، آن محل را با تیشه‌ای تراشید و انگشتر را یافت‌، سپس پانصد تومان را به طلب‌کار پرداخت نمود.[۲]

بنابراین‌، رابطة روح مرده یا افراد دیگر، در مواردی امکان‌پذیر است‌، لکن چنین نیست که در هر شرایطی این امر تحقق پیدا کند؛ البته از روایات استفاده می‌شود که روح مرده در بعضی اوقات‌، به ویژه در شب و روزهایی که انتظار مردگان برای احسان و نیکی به آن‌ها بیش‌تر است‌، مانند شب‌های جمعه و قدر، به خانوادة خود سرکشی کرده التماس می‌کند که به یاد من باشید و به من کمک کنید؛ با سیر کردن گرسنه‌ای و یا پوشاندن برهنه‌ای‌، مرا یاری کنید، لیکن چنین نیست که بستگان وی ندای او رابشنوند، و این هشداری است که باید به یاد مردگان بود و با انجام کارهای نیک به نیّت آن‌ها، کمی از مشکلات آن‌ها در جهان برزخ را کاهش داد.

در مورد دیدار روح مرده از بستگان خود، روایات فراوان رسیده که دو نمونه از آن‌ها در این جا بیان می‌شود: ۱. اسحاق بن عمّار می‌گوید: از موسی بن جعفر(ع)پرسیدم‌: آیا روح مؤمن که مرده‌، به زیارت خانواده خود می‌آید، فرمود: آری‌، عرض کردم‌: در چه مدت و زمان‌، فرمود: به مقدار رتبه و فضیلتی که مؤمن دارد، بعضی از آن‌ها هر روز به کسان خود سر می‌زنند، بعضی دو روز یک بار، برخی در سه روز یک مرتبه و کم‌ترین فرد مؤمن از نظر منزلت‌، در هر جمعه به بستگان و خانواده خود سرکشی می‌کند، اسحاق می‌پرسد در چه ساعتی‌؟ حضرت فرمود: هنگام زوال خورشید، روح مؤمن وقتی می‌بیند بستگان او در طاعت وبندگی خدا مشغول هستند، مسرور و شادمان می‌شود.[۳] در روایت دیگر امام صادق(ع) می‌فرماید: هیچ فرد مؤمن و کافری نیست‌، مگر این که هنگام زوال شمس‌، به خانه خود می‌آید، هنگامی که خانواده و بستگان خود را مشغول به عمل صالح می‌بیند، مسرور می‌شود و حمد و ثنای الهی به جای می‌آورد، ولی کافر اگر خانواده خود را مشغول به کار خیر ببیند، باعث حسرت و حُزن او می‌شود، زیرا خود او به واسطه ترک اعمال خیر، گرفتار عذاب شده‌.[۴]

[۱]. بحارالانوار، علامه مجلسی‌، ج ۲۲، ص ۳۷۴، نشر مؤسسه وفأ، بیروت‌.
[۲]. معاد، مرحوم فلسفی‌، ج ۱، ص ۳۲۳، نشر معارف اسلامی‌.
[۳]. بحارالانوار، علامه مجلسی‌، ج ۶، ص ۲۵۷، نشر موسسة وفأ، بیروت‌.
[۴]. همان.

راز خلقت و هدف از آفرینش انسان چیست

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ق.ظ

 

فلسفه آفرینش انسان، در فلسفه عمومی خلقت همه موجودات تعریف شده است. این دو ماهیتی جدای از هم ندارند. باید دید که هدف خداوند از آفرینش همه موجودات چیست تا آن گاه فلسفه آفرینش انسان و هدف اصلی آن برای ما روشن گردد.
تصور ما از انجام کارها، معمولا به دست آوردن سود یا رفع یک نیاز است؛ زیرا ما انسان ها موجوداتی محدود و ناقص هستیم و همواره اعمال ما به یکی از این دو امر برمی گردد؛ اما خداوند، هیچ نقصی ندارد تا با افعالش، قصد رفع آن را داشته باشد. خدا فاقد هیچ کمالی نیست تا به کمال رسیدن برای او متصور باشد؛ بلکه خدایی او اقتضای آفرینش دارد؛ زیرا «آفریدن» به معنای ایجاد کردن است. هر وجودی، خیر است و لازمه فیاض (بخشنده) بودن خداوند، عطا کردن او است. خداوند در قرآن می فرماید:
«و ما کان عطاء ربک محظورا؛ [1]عطای پروردگارت منع نشده است ».
هر چیزی که اقتضای وجود و هستی داشته یا امکان وجود داشتن آن باشد، فیض وجود از خدا دریافت می کند. خداوند بخل در وجود و هستی دادن ندارد تا موجودی که امکان وجود آن است، وجود را دریافت نکند.
جهان هستی با تمام نظم و زیبایی هایش نمادی از لطف، مهربانی، علم، قدرت و حکمت خداست؛ به طوری که بدون آفرینش، صفات جمال و جلال خدا مخفی و پنهان می ماند.
هر «بود»ی، «نمود»ی دارد. نمی شود خدا فیاض باشد، اما فیضی نداشته باشد. همان گونه که نمی تواند نور باشد. اما روشنایی نداشته باشد و رحمت باشد، اما بخشش نداشته باشد. بنابراین، از همین جا می توان نتیجه گرفت که خلقت جهان و از جمله انسان، نتیجه صفات خداوند است.
خداوند فیض و بخشش دارد و لازمه آن این است که هر چه امکان وجود دارد، فیض و هستی خداوند را دریافت کند. چون قابلیت وجود برای جهان هستی بود، خداوند آن را آفرید. بنابراین، جهان هستی نشان دهنده و نتیجه صفات خداوند است . از این رو، خلقت جهان هستی با تمامی نظم و زیباییش، جلوه گر جلال و جمال خداست.
خداوند از آن جا که "علم" و "قدرت" و "فضل" و "جود" بی نهایت دارد، جهان و انسان را آفریده است. لازمه این صفات آن است که اولا، جهان را بیافریند. ثانیا، خلقت او بهترین و کامل‏ترین آفرینش باشد. در مجموعه هستی اگر وجود مخلوقی، زیبایی و کمال آفرینش مجموعه عالم را افزایش دهد، لازم است خدا آن موجود را خلق کند؛ زیرا عدم خلقت آن موجود، ناشی از عدم اطلاع و آگاهی از زیبایی آن است، یا در اثر ضعف و ناتوانی از خلقت آن است.
چنانچه خدا با توجه به علم و قدرت بی نهایت، باز آن زیبایی را خلق نکند، ناشی از عدم "فضل" و "جود" و بخشندگی است و خدا از بخل، منزه است. "جود" و رحمت و بخشندگی او بی نهایت است. پس جهانی که خدا خلق می کند، باید کامل‏ترین صورت ممکن را داشته باشد. هر چه امکان تحقق دارد، از طرف خداوند فیض وجود دریافت می کند. هدف نهایی تک تک موجودات و مجموعه عالم هستی، اعم از دنیا و آخرت، همین است.

در حقیقت، غایت و هدف افعال الهی همان خود اوست . خداوند چون خداست، می‌آفریند. آفرینش، لازمه خدایی اوست؛ زیرا وجود بهتر و ارزشمند تر از عدم است. خداوند این فیض را از عام دریغ نمی نماید؛ در عین حال، آفرینش خداوند هم بر اساس صفات حکمت و علم او در نهایت اتقان و استحکام و هدف مندی است . همچنین مسیری معین برای موجودات آن تعبیه شده است . سرانجامی دقیق و محاسبه ای کامل در برابر رفتارها و کنش های اختیاری موجودات مختار، در نظر گرفته شده است.
بر این اساس، آخرت و معاد هم در همین جهت، ضرورت وجود می یابد؛ چون به شکوه بیش از پیش این مجموعه و عادلانه بودن ساختار عالم کمک می کند. این امر همخوان با روح جاودانگی طلب انسان است و بستر رسیدن به کمالات وجودی انسان را که برترین مخلوق خداوند است، مهیا می سازد.

البته این موضوع از منظر غایت فاعل و هدفی است که علت ایجاد عالم در آفرینش دارد. در کنار این امر، این عالم و خود مخلوق خداوند هم به نوعی دارای هدف و مقصدی است که در مسیر حرکت خود در نهایت به آن منتهی می گردد.
در پایان، برای درک حقیقت هدف خداوند تذکر این نکته ضروری است که ما دو هدف داریم: یکی هدف فعل و دیگری هدف فاعل. بین این دو تفاوت وجود دارد. به این مثال توجه نمایید:
صنعتگری موتوری را می سازد که قادر به حرکت با سرعت ۸۰۰ کیلومتر در ساعت است. هدف این موتور که فعل صنعتگر است، رسیدن به سرعت مورد نظر است. اما هدف اصلی سازنده موتور، نشان دادن توانمندی خود یا رسیدن به شهرت و مانند آن است. با این توضیح باید گفت که فارغ از هدف خداوند در خلقت عالم و اقتضای ذات و صفاتش، این عالم هم مسیر و مقصدی را در پیش دارد که هدف آن به شمار می رود. این هدف، تکامل انسان و رسیدن به غایت نهایی ذات انسانی اوست.
در آیات قرآن آزمایش [2] و عبادت [3] به عنوان علّت آفرینش انسان شناخته شده است. در عین حال، آفرینش بسیاری از مظاهر خلقت مانند آنچه در زمین است، برای او تعریف شده است. [4] از این امر می توان نتیجه گرفت که غایت حکیمانه ای که خداوند در مسیر خلقت عالم در نظر گرفته، تکامل انسان و رسیدن او به درجات والای وجودی و در نهایت، بهره مندی او از این کمالات و رشد و پیشرفت آدمی است.

[1]. اسراء (۱۷) آیه‏ ۲۰.

[2]. ملک (۶۷) آیه ۲.

[3]. ذاریات (۵۱) آیه ۵۶.

[4]. بقره (۲) آیه ۲۹.

90 اثر خواندن دعای فرج

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۸ ب.ظ

1-فرمایش حضرت ولی عصر(عج) بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

2- این دعا سبب زیاد شدن نعمت هاست

3-اظهار محبت قلبی است

4- نشانه ی انتظار است

5- زنده کردن امر ائمه اطهار(ع) است

6- مایه ناراحتی شیطان لعین است

7-نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان است

8- اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است که اداء حق هر صاحب حقی ؛ واجب ترین امور است

9- تعظیم خداوند و دین خداوند است

10- حضرت صاحب الزمان (عج) در حق او دعا می کند

11- شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود

12- شفاعت پیغمبر (ص) ان شالله شامل حالش می شود

13- این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت او است

14- مایه ی استجابت دعا می شود

15- اداء اجر رسالت است

16- مایه دفع بلاست

17- سبب وسعت روزی است انشالله

18- باعث آمرزش گناهان است

19- سبب تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا در خواب می شود انشالله

20-سبب رجعت به دنیا در زمان ظهور آن حضرت می شود انشالله

21- از برادران پیغمبر (ص) خواهد بود

22- فرج مولای ما صاحب الزمان (عج) زودتر واقع می شود

23- پیروی از پیغمبر و امامان خواهد بود

24- وفای به عهد و پیمان خداوندی است

25- آثار نیکی به والدین برای دعا کننده حاصل می گردد

26-فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود

27- زیاد شدن اشراف نور امام(عج) در دل اوست

28- سبب طولانی شدن عمر است

29- تعاون و همکاری در کارهای نیک و تقوی است

30- رسیدن به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند است

31- سبب هدایت به نور قرآن مجید است

32- نزد اصحاب اعراف معروف می گردد

33- به ثواب طلب علم نائل می شود انشالله

34- از عقوبت های اخروی در امان می ماند

35- هنگام مرگ به او مژده می رسدو با او به نرمی رفتار می شود

36-این دعا اجابت دعوت خدا و رسول(ص) است

37- با امیر المومنین (ع) و در درجه ی آن حضرت خواهد بود

38- محبوب ترین افراد نزد خداوند خواهد بود

39 – عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد خداوند خواهد بود

40- از اهل بهشت خواهد شد

41- دعای پیغمبر (ص) شاملش می شود

42- کردارهای بد او به کردارهای نیک مبدل می شود

43- خداوند متعال در عبادت او را تایید می فرمایند

44- ان شاالله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود

45- ثواب کمک به مظلوم را دارد

46- ثواب احترام به بزرگتر و واضح تر نسبت به او دارد

47- پاداش خونخواهی حضرت حسین(ع) را دارد

48- شایستگی دریافت احدایث ائمع(ع) را دارد

49- نور او برای دیگران نیز روز قیامت درخشان می گردد

50- هفتاد هزار نفر گناهکار را شفاعت می کند

51- دعای امیرالمومنین(ع) در روز قیامت شاملش می شود

52- بی حساب داخل بهشت می شود

53- از تشنگی روز قیامت در امان می ماند

54- در بهشت جاودان است

55- مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست

56- روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می کند

57- خداوند عزوجل از خدمتگزاران بهشت تصیبش می فرماید

58- در سایه گسترده ی خداوند قرار گرفته است و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد

59- پاداش نصیحت مومن دارد

60- مجلسی که در آن برای حضرت قائم(عج) دعا شود محل حضور فرشتگان می گردد

61- دعا کننده مورد مباهات خداوند می شود

62- فرشتگان برای او آمرزش می کنند

63- از نیکان مردم پس از ائمه(ع) می شود

64- این دعا اطاعت از اولی الامر است که خداوند در بهشت به او حکومت می دهد

65- مایه ی خرسندی خداوند عزوجل است

66- مایه ی خوشنودی پیامبر(ص) است

67- این دعا خوشایند ترین اعمال نزد خداوند است

68- از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت می دهد

69- حساب او آسان می شود

70- این دعا در عالم برزخ و قیامت مونس مهربانی خواهد بود

71- این عمل بهترین اعمال است

72- باعث دوری غصه هاست

73-دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است

74-فرشتگانش درباره اش دعا می کنند

75- دعای حضرت سجاد(ع) که نکات و فوائد زیادی دارد شامل حالش می گردد

76- این دعا تمسک به ثقلین است

77- چنگ زدن به ریسمان الهی است

78- سبب کامل شدن ایمان است

79- مانند ثواب همه بندگان به او می رسد

80- تعظیم شعائر خداوند است

81- این دعا ثواب کسی است که با پیامبر(ص) شهید شده را دارد

82- ثواب کسی که زیر پرچم حضرت قائم(عج) شهید شده را دارد

83- ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان (عج) را دارد

84- در این دعا ثواب گرامی داشتن عالم هست

85 – پاداش گرامی داشتن شخض کریم را دارد

86- در میان گروه ائمه(ع) محشور می شود

87- درجات او در بهشت بالا می رود

88- به بالاترین درجات شهدای روز قیامت نائل می شود

89- از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماد

90- رستگاری به سبب شفاعت حضرت فاطمه زهرا (س) را در پی دارد

ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ب.ظ

 

همه با هم در آستانه شب میلاد منجی عالم بشریت یک دل و یک صدا با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج آن امام همام قرائت کنیم دعای فرج را به امید اینکه چشمانمان به ساحت مقدس و نورانی آن حضرت روشن و منور گردد .

 

 

امام زمان از ما دعا می خواهد یا عمل به وظیفه

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۳ ق.ظ

برخی ها در اعتراض به برگزاری مجالس دعا برای تعجیل در امر ظهور امام زمان(عج)می گویند امام زمان (عج) از ما عمل می خواهد نه دعا! به این افراد چه پاسخی باید داد؟

دلیل این واکنش بسیاری از افراد در قبال دعا برای فرج امام زمان(عج) ناشی از این مطلب است که به تأثیر دعا و اثرات و برکات دعا توجهی ندارند، درست است امام زمان(عج) از ما عمل کردن به وظایف را می خواهند، ولی با توجه به آثار و برکات دعا، به این نتیجه خواهیم رسید که اگر دعای ما حقیقی باشد و از صمیم قلب برای آمدن یوسف زهرا(سلام الله علیهما) دعا کنیم، این دعا خود عاملی خواهد بود برای عمل کردن به وظایف.
چرا که:
. دعا نشان‏گر علاقه و محبت مسلمانان به امام زمان(عج) است. اگر چه دوستى‏ تمام ائمه معصومین ‏علیهم‏ السلام بخشى ‏از ایمان و شرط قبولى ‏اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان(عج) موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان مى‏ گردد و تقویت ایمان هم در عمل به وظایف ظهور می یابد.
. دعا اظهار تجدید عهد و پیمان با آن حضرت است و محتواى ‏پیمان با آن حضرت را دین دارى، شریعت محورى ‏و تصمیم قلبى ‏بر اطاعت امر امام‏ علیه‏ السلام و یارى‏ رساندن او با نثار جان و مال تشکیل مى‏ دهد.
تجدید بیعت با آن حضرت علیه‏السلام کارى است که بعد از هر نماز از نمازهاى پنج گانه یا در هر روز و یا در هر جمعه انجام آن مستحب است. هر روز بعد از نماز صبح، دعاهایى‏ که مربوط به وجود مبارک امام عصر(عج) است، خوانده شود، بسیار مفید و مؤثر خواهد بود.
 دعاى ‏شریف «اللهم بلغ مولاى ‏صاحب الزمان صلوات الله علیه عن جمیع المؤمنین...» و نیز «دعاى‏ عهد» شاهدى‏ براى ‏این سخن است.
. دعا سبب زنده نگه داشتن یاد امام غایب در دل منتظران مى‏ گردد. یاد امام زمان(عج) توجه به ارزش هاى‏ دین و اصول اخلاقى را در دل‏ها زنده مى‏ کند و غفلت از یاد امام، یکى ‏از دلایل عمده پژمردگى ‏و سستى ‏ارزش هاى الهى ‏و انسانى ‏در جوامع اسلامى است.
آری کسى ‏که سلامتى ‏امام زمانش برایش مهم است و برای ظهورش دعا می کند، مسلماً آزردن آن حضرت برایش سخت است؛ در نتیجه دعا براى ‏سلامتى و فرج ‏آن حضرت، انسان را به انجام کارهایى‏ وا مى‏ دارد که موجب خشنودى ‏آن حضرت و در نتیجه سبب رسیدن به مقام رضوان الهى ‏مى ‏گردد.
بنابراین دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نه تنها خرافات نمی باشد، بلکه عاملی خواهد بود برای عمل کردن به آنچه مورد رضایت آن حضرت بوده و سبب خوشحالی قلب عزیز دل زهرا می باشد.

آیا چت کردن با نامحرم حرام است

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ق.ظ

حکم چَت (ارتباط صوتی «تلفنی همراه با رمز» یا ارتباط تصویری «از طریق دوربین و همراه با ارتباط صوتی» یا فقط ارتباط نوشتاری می باشد.) :
الف)اگر چت با غیرهمجنس باشد؟ (دربارة حرف های روزمرّه، علمی، اسلامی و ناپسند)
ب) اگر جنس طرف مشخص نباشد حکم چگونه است؟
ج) نشان دادن خود به وسیله دوربین پخش مستقیم به نامحرم یا همجنس با تصویر محجّب یا غیرمحجّب چه حکمی دارد؟
 الف) در مورد حرفهای ناپسند چه با هم جنس و چه غیر آن جایز نیست و نسبت به مطالب علمی و اسلامی صحیح است و در حد سخنان عادی اشکال ندارد. بلی اگر همراه با عملی که شرعاً جایز نیست باشد، صورت شرعی ندارد و جایز نیست.
ب) حکم مسأله از این نظر تفاوت نمی کند.
ج) اگر معرض ریبه و لذت بردن باشد، حرام است.

به خواهران محترمه توصیه می کنم که با توجه به تجربه زیاد دختران در این زمینه و فریب خوردن و بازیچه شدن آنها، دست به چنین کاری نزنند و خود رو بازیچه هوس رانی دیگران قرار ندهند و با عشق و محبت کردن ظاهری فریب نخورند که اینها فقط زبانی و ظاهری است تا به قصد شوم خود برسند. و بعد که شهوت تخیله شد و سیراب شدند به راحتی دختران را رها می کنند و حال این دختر است که شکست روحی می خورد و افسرده می شود. این نکته که عرض کردم بسیار برای دختران اتفاق افتاده است، پس چرا از تجربه دیگران درس نگیریم؟

پی نوشت:

تمامی پاسخ های ذکر شده طبق استفتاء کتبی از دفاتر مراجع عظام زیر می باشد:
امام خامنه ای
آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
آیت الله العظمی حسینی سیستانی
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
آیت الله العظمی وحید خراسانی
آیت الله العظمی نوری همدانی


 

چرا دعاهای ما اجابت نمی شود

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ق.ظ

حدیثی نقل شده که شخصی از امام معصوم علیه السلام پرسید چرا حاجت من روا نمی شود و حضرت فرمودند شاید کسی را می خوانی که نمی شناسی
آنچه که در برخی از روایات مشابه نقل شده این است که در نهج البلاغه ذکر شده است :شخصی نزد حضرت علی(ع) از عدم استجابت دعا شکایت کرد و گفت: با این که خداوند فرمود: دعا کنید اجابت می کنم، چرا ما دعا می کنیم و به اجابت نمی‏ رسد؟ امام فرمود: قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده به همین جهت دعایتان مستجاب نمی‏ شود:

- شما خدا را شناخته، اما حق او را ادا نکرده ‏اید. به همین دلیل شناخت شما سودی به حالتان نداشته است.
- شما به فرستاده او ایمان آورده ‏اید. سپس با سنّتش به مخالفت برخاسته‏ اید. ثمره ایمان شما کجا است؟
- کتاب او را خوانده ‏اید، ولی به آن عمل نکرده ‏اید! گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم، سپس به مخالفت برخاستید!
- شما می گویید از مجازات و کیفر خدا می ترسید، اما همواره کارهایی می کنید که شما را به آن نزدیک می‏ کند.
- شما می گویید به پاداش الهی علاقه دارید، امّا همواره کاری انجام می دهید که شما را از آن دور می کند.
- نعمت خدا را می خورید و حق شکر او را ادا نمی‏ کنید.
- به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (اما طرح دوستی با او می ریزید). ادعای دشمنی با شیطان را دارید، امّا عملاً با او مخالفت نمی ‏کنید.
- عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده ‏اید... با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد، در حالی که خودتان درهای آن را بسته‏ اید؟! تقوا پیشه کنید. اعمال خویش را اصلاح نمایید. امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما به اجابت برسد.
سفینة البحار .
بنابراین یکی از شرائط مهم اجابت دعا این است که علاوه بر شناخت خدا باید حق او را نیز اداکرد. و البته مراد از اداء حق اطاعت اوامر و التزام به فرامین الهی است .