پنجره ای به سوی خورشید

ارائه مطالب مذهبی و احادیث و روایات

پنجره ای به سوی خورشید

ارائه مطالب مذهبی و احادیث و روایات

خداوند متعال در سوره مبارکه احزاب آیه 58می فرماید وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً). و کسانى که مردان و زنان مؤمن را بى‏ آنکه مرتکب [عمل زشتى‏] شده باشند آزار مى ‏رسانند، قطعاً تهمت و گناهى آشکار به گردن گرفته ‏اند.
مفسر بزرگ آیت الله العظمی مکارم شیرازی-دامت برکاته- در کتاب شریف تفسیر نمونه که به حق از تفاسیر معتبرشیعه است با بیانی ساده و شیوا در توضیح و تفسیر این آیه فرموده اند:مقدم داشتن" بهتان" بر" اثم مبین" به خاطر اهمیت آنست، چرا که بهتان از بزرگترین ایذاءها محسوب مى ‏شود، و جراحت حاصل از آن حتى از جراحات نیزه و خنجر سختتر است، آن گونه که شاعر عرب نیزگفته: جراحات السنان لها التیام و لا یلتام ما جرح اللسان‏
" زخم هاى نیزه التیام مى ‏یابد اما زخم زبان التیام پذیر نیست" در روایات اسلامى نیز اهمیت فوق العاده‏اى به این مطلب داده شده است، در حدیثى از امام صادق ع مى ‏خوانیم خداوند عز و جل مى ‏فرماید:" لیأذن بحرب منى من آذا عبدى المؤمن!:" آن کس که بنده مؤمن مرا بیازارد اعلان جنگ با من مى ‏دهد"! (اصول کافى" جلد 2 صفحه 35) بعضى از مفسران گفته ‏اند که از لحن آیه استفاده مى‏ شود گروهى در مدینه بوده ‏اند که براى افراد با ایمان شایعه‏ پراکنى مى ‏کردند، و نسبت هاى ناروا به آنها مى‏ دادند (و حتى پیامبر خدا از زبان این موذیان در امان نبود) همان گروهى که در جوامع دیگر و مخصوصا در جوامع امروز نیز کم نیستند و کار آنها توطئه بر ضد نیکان و پاکان، و ساختن و پرداختن دروغ ها و تهمت هاست.قرآن شدیدا آنها را مورد سختترین حملات خود قرار داده و اعمال آنان را بهتان و گناه آشکار معرفى کرده است.در حدیث دیگر که" امام على بن موسى الرضا" از جدش پیامبر نقل کرده چنین آمده است‏:من بهت مؤمنا او مؤمنة او قال فیه ما لیس فیه اقامه اللَّه تعالى یوم القیامه على تل من نار حتى یخرج مما قاله فیه!:" کسى که مرد یا زن مسلمانى را بهتان زند یا در باره او سخنى بگوید که در او نیست خداوند او را در قیامت روى تلى از آتش قرار مى‏ دهد تا از عهده آنچه گفته برآید"! (بحار الانوار جلد 75 صفحه 194).

اگر کسی ببیند که فرد تهمت زن دروغ میگوید ولی سکوت کند از منظر اخلاقیات چطور فردی است؟؟
اگر تهمت زننده اهل منطق و استدلال است که باید پاسخ او را با دلیل داد اما اگر بی منطق است بایستی به این روایت شریف عمل کرد. سَمِعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع رَجُلًا یَشْتِمُ قَنْبَراً وَ قَدْ رَامَ قَنْبَرٌ أَنْ یَرُدَّ عَلَیْهِ فَنَادَاهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ ع مَهْلًا یَا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَکَ مُهَاناً تُرْضِ الرَّحْمَنَ وَ تُسْخِطِ الشَّیْطَانَ وَ تُعَاقِبْ عَدُوَّکَ فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَرْضَى الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ بِمِثْلِ الْحِلْمِ وَ لَا أَسْخَطَ الشَّیْطَانَ بِمِثْلِ الصَّمْتِ وَ لَا عُوقِبَ الْأَحْمَقُ بِمِثْلِ السُّکُوتِ عَنْه‏.( أمالی المفید)
جابر گوید: امیر المؤمنین (ع) شنید که مردى به قنبر دشنام مى ‏داد و قنبر نیز مى ‏خواست باو جواب گوید، حضرت او را صدا زد: آى قنبر! آهسته، ناسزا گوى خود را در زبونى رها کن تا خداى رحمان را خشنود سازى، و شیطان را به خشم آوردى، و دشمنت را کیفر و شکنجه دهى. سوگند به آن کس که دانه را شکافت و جانداران را بیافرید شخص با ایمان خداى خویش را به چیزى مانند حلم و بردبارى خرسند نسازد، و شیطان را به چیزى مثل سکوت خشمگین نسازد،وهیچ عقوبتی برای احمق به مانند سکوت در مقابل او نیست.
تهمت چرا زده میشود؟ 1)بعضی ها بخاطر جهالت به کسی تهمت میزنند و آنرا بیان میکنند بدون آنکه اثبات شده باشد.
2) بعضی ها عمدا به کسی تهمت میزنند بدون اینکه اثبات کنند واین بیشتر کار حسود است .
حضرت علی رضی الله عنه روایت می کند: هر آن شخصی که مرد یا زن مسلمانی را بنا بر فقر و تنگدستی اش ذلیل و حقیر بداند خداوند او را در روز قیامت در اجتماع جمیع خلایق ذلیل و رسوا می گرداند . هر شخصی که مرد یا زن مسلمانی را مورد تهمت قرار می دهد و او را به آن چنان عیبی منسوب می کند که در او نیست در روز قیامت او را تا آن وقت بر تپّه ای از شعله های آتش می ایستانند که آن شخص خودش آنرا تکذیب کند .
در قرآن هم به شدت در برابر تهمت موضع گیری شده است : سوره النور / آیه23: "کسانی که به افراد با ایمان نسبت زنا داده‌اند در دنیا و آخرت ملعون خواهند بود و به عذاب سخت معذب خواهند شد".
ج) چکار شود تا جلوی تهمت گرفته شود؟ در بیشتر مواقع نمی توان جلوی دهن مردم را بست یا به قولی بهتر: جلوی دروازه را میشه بست اما جلوی دهن مردم را نه!
بهترین راه اینست که خود فرد نسبت به رفتارهایی که میکند حساس باشد تا سوء تفاهم برای کسی بوجود نیاید یا اگر کسی عمدا خواست تهمتی بزند نتواند یک رفتار خاص را برای ادعای خودبیان کند. فرد نباید محیط سوءظن برای خودش ایجاد کند.
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید کسی را که به او بد گمان می‌شود ملامت و نکوهش کند.
امام صادق(ع):کسی که به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت کند. و نیز امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در وصیت به فرزندش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمود: از محل تهمت بر حذر باش و دوری کن، همچنین از مجلسی که به آن گمان بد برده می‌شود.
عذاب اخروی تهمت زدن ناروا :
ابو الدرداء می فرماید رسول الله فرمودند: کسی که برای بدنام کردن مسلمانی حرفی می زند خرابی را بیان می کند که در آن مسلمان وجود ندارد الله تعالی او را در آتش زندان می کند تا زمانی که حرف خود را ثابت نماید .
در آخر این نکته قابل تامل است که: کسی که تهمت میزند بر بیگناهی ٬ آثار آن در همین دنیا هم خواهد دید .
امام صادق: هر گاه مؤمنی برادر مؤمن خویش را متهم سازد و به او تهمت بزند ایمان از قلب او محو می‌شود همچنانکه نمک در آب ذوب می‌گردد.
کسانی که تهمت میزند باید بدانند که ، با انگشت در منزل کسی را به ناحق نرنند تا با مشت به ناحق در خانه آنها زده نشود. دنیا دار مکافات است و بسیاری از گناهان در همین دنیا جواب داده میشود مخصوصا تهمت زدن وقتی آبروی مسلمانی به خطر بیفتد .
یک تهمت میتواند یک مسلمان را خراب یا زندگیهایی را فرو بپاشد ، پس همه باید سعی کنند که اولا درمورد کسی بی خودی و بدون مدرکی قاطع صحبت نکنند ، دوماً صحبت کردن در مورد آن شخص از نگاه دیگران که برای فرد تعریف کرده اند نباشد، سوماً نباید همه چیز را همه جا گفت .

دوازده توصیه برای استفاده بهتر از شبهای قدر

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۴ ب.ظ

بدون شرح

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ب.ظ

ده هدیه که قبل از مرگ باید آنها را مهیا کنید

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۳ ق.ظ
حضرت محمد(ص) فرمودند : مرگ چیزی است که گریزی از آن نیست و مسافرت درازى است که هر کس آنرا خواست باید ده هدیه با خود همراه برد.
از کتاب "لباب الالباب" منقول است که : مردى خدمت پیامبر اکرم «صلّى اللّه علیه و آله و سلّم» رسیده عرض کرد: آیا اجازه مى‏ فرمایید من آرزوى مرگ کنم؟ حضرت فرمودند : مرگ چیزی است که گریزی از آن نیست و مسافرت درازى است که هر کس آنرا خواست باید ده هدیه با خود همراه برد، پرسید: چه هدایائى؟ فرمود: هدیه ای براى عزرائیل، هدیه ای براى قبر ، هدیه ای براى نکیر و منکر، هدیه ای براى میزان، هدیه ای براى پل صراط، هدیه ای براى دربان دوزخ، هدیه ای براى دربان بهشت، هدیه ای براى پیغمبر «صلّى اللّه علیه و آله و سلّم»، و هدیه ای براى خداوند متعال؛
امّا هدیه عزرائیل چهار چیز است : رضایت حق داران، قضاى نمازهای فوت شده، اشتیاق به خداوند، و آرزوى مرگ ؛
و هدیه قبر هم چهار چیز است: ترک سخن‏چینى، استبراى از بول، تلاوت قرآن، و نماز شب؛
و هدیه ی نکیر و منکر هم چهار چیز است : راستگویى، ترک غیبت، حقگویى، و فروتنى براى همه؛
و هدیه ی میزان نیز چهار چیز است : فرو خوردن خشم، تقواى راستین، رفتن به جماعتها، و دعوت مردم به کارهاى خیر؛
و هدیه ی صراط هم چهار چیز است : اخلاص، خوش خوئى، ذکر زیاد، و تحمل آزار دیگران؛
و هدیه ى دربان دوزخ هم چهار چیز است : گریه از ترس خدا، صدقه‏ى مخفى، ترک گناه، و خوشرفتارى با پدر و مادر؛
و هدیه ى دربان بهشت نیز چهار چیز است : صبر در ناملایمات، شکر نعمت، صرف مال در راه خدا، و رعایت امانت در مال وقف؛
و هدیه ى پیغمبر «صلّى اللّه علیه و آله و سلّم» هم چهار چیز است : دوستى آنجناب، پیروى از سنت او، محبت اهلبیتش، و عفت زبان؛
و هدیه ی جبرئیل هم چهار چیز است : کم خورى، کم خوابى و مداومت بر حمد ، و کم گوئی؛
و هدیه ى خداوند متعال هم چهار چیز است : امر به معروف ، نهى از منکر ، خیر خواهى براى مردم ، و مهربانى با همه.
منبع : کتاب تحریر المواعظ العددیه 

با خواندن این سوره حاجت روا شوید

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۱ ق.ظ

در فضیلت این سوره از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «یس» را قرائت کند مانند آن است که ده بار قرآن را ختم کرده.

یس، و نام های دیگرش «عزیزه؛ معمّه(شامل شونده)، مدافعه قاضیه(دفع کننده برآورده) سی و ششمین سوره قرآن است که مکی و دارای 83 آیه است. از رسول گرامی اسلام روایت شده قرائت کننده این سوره نزد خداوند شریف خوانده می شود و این سوره برای قاری خود شفاعت می کند.

در روایتی دیگر از ایشان آمده: سوره «یس» در تورات «معمّه: شامل شونده» نام دارد چون خیر دنیا و آخرت را شامل حال قرائت کننده خود می کند و بلاهای دنیا و سختی های آخرت را از او دور می کند.

و نیز «قاضیه: دفع کننده برآورنده» نامیده می شود چون از قاری خود، هر بدی را دفع کرده و همه حاجت های او را روا می کند و قرائت آن سوره پاداشی برابر بیست حج دارد. و گوش سپردن به صدای قرائت آن، معادل با ثواب هزار دینار انفاق در راه خداست.

در فضیلت این سوره از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «یس» را قرائت نماید مانند آن است که ده بار قرآن را ختم نماید.

ایشان همچنین فرمودند: هر کس سوره «یس» را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید و اجری همانند 12 ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در شرف مرگی خوانده شود، به تعداد حروف این سوره 10 فرشته  نزد او به صف شده و برای او استغفار کرده و شاهد قبض روحش بوده و جنازه اش را تشییع می کنند و بر او نماز گزارده و شاهد دفنش هستند.

از ابی بصیر روایت شده که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی 1000 فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شدهو هر آسیب حفظ کنند و هر گاه در همان روز بمیرد خداوند او را وارد بهشت گرداند و 30 هزار فرشته هنگام غسلش گرد آیند و برای او طلب آمرزش کنند و با استغفار او را مشایعت و بدرقه نمایند تا کنار قبر، و چون او را به قبر برند آن فرشتگان جمله در قبر با وی درآیند و خدا را عبادت کنند و ثواب او را به مرده دهند و قبرش تا هر کجا که چشم ببیند فراخ گردد و از فشار قبر ایمن باشد و همیشه از قبرش تا آسمان نوری تابان باشد تا اینکه خداوند او را از قبر بیرون آرد و چون او را برانگیخت فرشتگان خدا با او هستند و بدرقه اش کنند و با وی به گفتگو پردازند و به رویش لبخند زنند و به هر خیر و نیکی مژده اش دهند تا او را از صراط و میزان بگذرانند و در پایگاه قربی او را بدارند که هیچ مخلوقی را جز مقربان و فرستادگان حق آن مقام و منزلت و قرب را باشد، و وی با پیامبران در آن درگاه نزد خدای تعالی باز ایستد و با غمخواران غم نخورد و با اندوهگینان اندوه نکشد و با زاری کنندگان زاری نکند.

آنگاه خداوند تعالی گوید: ای بنده من شفاعت کن هر که را خواهی ،که شفاعت را درباره همه بپذیرم و حاجت بخواه که هر چه خواهی به تو دهم پس وی حاجت را از خدا بخواهد که برآورده شود و شفاعت کند که پذیرفته گردد و حساب او را چون دیگران نکشند و در آنجا چون دیگران بازداشت نشود و چون از زبونان و خوار شدگان زبون و خوار نگردد و به نکبت گناه و عمل زشتی که از او سر زده گرفتار نشود و برات آزادی او را سر گشاده بدو دهند تا اینکه از درگاه الهی به زیر آید و همه مردم از روی تعجب گویند: «سبحان الله» این بنده را حتی یک گناه نبود او از همدمان محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.

از جابر جعفی روایت شده که امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس سوره یاسین را در عمر خود یک بار بخواند خداوند به شماره تمام آفریده هایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است به عد هر یک 2000 حسنه در نامه عملش ثبت فرماید و به همین مقدار از گناهان او محو سازد و دچار تنگدستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نشود و بدبختی و دیوانگی نبیند و مبتلا به جذام و وسواس و دودلی و بیماری های مضر نگردد و خداوند سختی و دشواری مرگ را بر او آسان کند و خود متصدی و مباشر قبض روح او باشد و از جمله کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را به عهده گرفته و ضامن خوشحالی او هنگام مرگ گردیده و خشنودیش را آخرت تضمین کرده و همه فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که من از بنده راضی هستم پس برای او آمرزش بطلبید.

آثار و برکات سوره

1) آثار دهگانه قرائت سوره یس:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:

1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛
2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛
3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛
4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛
 5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛
6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛
7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛
8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛
9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛
10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
2) پیدا شدن گمشده

شخصی به امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد: بفرمایید وقتی چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟

حضرت فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت بعد از حمد «یس» بخوان و بعد از آن بگو: یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان.
شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند.

3) جهت امنیت یافتن از چشم زخم و شر جن
در کتاب المصباح امده: هر کس سوره «یس» را با خود همراه داشته باشد از چشم زخم و از شر جنیان در امان بوده و خواب های خوش می بیند.

6) داشتن قلبی نیرومند و ذهن قوی
اگر می خواهید قلبی نیرومند و ذهنی قدرتمند داشته باشید به سخن امام صادق علیه السلام عمل کنید که فرمود: هر کس در نهم شعبان سوره «یس» را با گلاب و زعفران نوشته و بنوشد در حفظ و امان خواهد بود و قلبش نیرومند و ذهنش قوی می گردد.

7) برای دیدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم در خواب
در حاشیه زادالمعاد علامه مجلسی آمده جهت دیدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم در خواب، سه شب و هر شب سی مرتبه «آیه 42 یس» را بخواند.

8) رفع فقر
جهت رفع فقر هر بامداد «آیه 68 یس» را قرائت کند.

9) دوای دردها
از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس سوره یس را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور می کند.

ختم مجرب
برآورده شدن حاجت مشروع
1) یکی از برزگان و عارفان می گوید:
سوره یاسین را بسیار می خواندم و هر حاجتی که داشتم به تلاوت این سوره به این شکل مداومت می نمودم.

در سوره یس هفت «مبین» وجود دارد؛ به هر مبین که رسیدی این دعا را 3مرتبه بخوان:
«بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان المنفّس عن کل مدیون، سبحان المفرج عن کل محزون، سبحان الناصر عن کل مظلوم، سبحان المخلص عن کل مسجون، سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون، سبحان انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون، سبحان الذی بیده ملکوت کل شی و الیه ترجعون.»

2) از حضرت سلمان فارسی رحمة الله روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره یس را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود. انشاءالله زیرا که اسم اعظم خداوندی در این داع است ودعا است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»

3) کسی که می خواهد مشکلش حل شود شب جمعه، چهار رکعت نماز بخواند و به این ترتیب که می آید:

در رکعت اول: بعد از سوره «حمد» سوره «یس» را بخواند و سپس به رکوع رود و هنگامی که سر از رکوع بر می دارد صد مرتبه این ذکر را بگوید:

«واذا سلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون» (بقره، 186).

در رکعت دوم: حمد را دو مرتبه، سوره «یس» را یک مرتبه بخواند و بعد از آن قنوت را بجای آورد و به رکوع رفته و پس از سر برداشتن از رکوع همان ذکر (بقره، آیه 186) را صد مرتبه تکرار کند و به سجده رود و پس از دو سجده تشهد را بخواند اما بدون سلام برخیزد مثل کاری که در نماط طهر انجام می دهد.

در رکعت سوم: «حمد» را سه مرتبه و «یس» را یک بار و رکوع را بجای آورد و پس از سربرداشتن از رکوع این ذکر را صد مرتبه بگوید: «فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم»(بقره، آیه 137).
در رکعت چهارم: حمد را چهار مرتبه بخواند و «یس»را یکبار بخواند و بعد از رکوع بگو: «یا ربِّ إدْفَعْ عَنّی الضُّرَّ وَ انْتَ اَرْحَمُ الراحِمینْ» .

پس از دو سجده و تشهد و سلام به سجده برود و پیشانی را برزمین بگذارد و صد مرتبه این ذکر را بگوید: «استغفرالله» و بعد از آن گونه راست را بر زمین بگذارد و صد مرتبه بگوید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و بعد گونه چپ را بر زمین بگذارد و بگوید: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» (یس، 82) و پس از آن حاجت را بخواهد که انشاءالله برآورده خواهد شد.

4) برای برآورده شدن جمیع حاجات و سایر مهمات مجرب است به هر نیت که باشد سه نوبت سوره «یس» بخواند و هر نوبت که می خواند احتیاط می کند هرگاه به لفظ مبین می رسد یک انگشت خود را را گره می کند بعد از آنکه سوره را تمام کرد سه نوبت این دعا را بخواند:

«سبحان المفرج عن کل مهموم سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شی ء و الیه ترجعون یا مفرج الهم فرج یا مفرج الهم فرج یا مفرج.»

منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

چرا هر رکعت نماز دو سجده دارد

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۷ ق.ظ
 از امیرالمؤمنین امام على(علیه السلام) از فلسفه سجده اول سؤال شد، حضرت فرمود: سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معناى سربرداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى. و معناى سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى آورد.
 
سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَنْ مَعْنَى السُّجُودِ فَقَالَ مَعْنَاهُ مِنْهَا خَلَقْتَنِی یَعْنِی مِنَ التُّرَابِ وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السُّجُودِ مَعْنَاهُ مِنْهَا أَخْرَجْتَنِی وَ السَّجْدَهُ الثَّانِیَهُ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنِی وَ رَفْعُ رَأْسِکَ مِنَ السَّجْدَهِ الثَّانِیَهِ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنِی تَارَهً أُخْرَى‏»
علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۶۲
مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏۸۲، ص ۱۳۹
از امام صادق(علیه السلام) در پاسخ به همین پرسش، نقل شده است که فرمودند: نماز عبارت است از رکوع و سجود و تفاوتى میان این دو نیست؛ لکن چون رکوع عمل شخص ایستاده و سجده عمل شخص نشسته مى باشد و نماز نشسته نصف نماز ایستاده است؛ از این رو مى بایست عمل نشسته دو چندان شود تا با عمل ایستاده برابر گردد؛ لذا سجده تکرار مى شود تا با تعداد رکوع برابر شود.
علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۶۲٫
در روایتی که از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است آن حضرت در بیان این که چرا هر رکعتی یک رکوع و چرا دو سجده دارد؟ فرموده اند: "لأن الرکوع من فعل القیام و السجود من فعل القعود و صلاه القاعد علی النصف من صلاه القائم فضوعف السجود لیستوی بالرکوع فلایکون بینهما تفاوت لأن الصلوه إنّما هی رکوع و سجود” یعنی زیرا رکوع از افعال قیام است و سجده از افعال نشسته؛ نماز شکسته برابر با نصف نماز ایستاده است(همان گونه که در نوافل و یا نمازهای احتیاط این چنین است) پس سجده دو برابر رکوع شد تا با آن برابر شود و میان آنها (در فضیلت) تفاوتی نباشد؛ زیرا نماز رکوع و سجود است.
(عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۰۸)

امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند سوره یوسف را همچون مثالی ذکر فرمودند تا مردم به هم حسد نورزند، آنگونه که برادران یوسف با او کردند.

سوره یوسف نام دیگرش «احسن القصص» دوازدهمین سوره قرآن که دارای 111 آیه و مکی می باشد.

نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «سوره یوسف را به زیردستان خود آموزش دهید زیرا هر مسلمانی که این سوره را تلاوت کند و به خانواده و زیردستان آموزش دهد خداوند سختی های هنگام مرگ را از او برداشته و نیرویی به او عطا می کند تا به دیگران حسد نورزد.»

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هرکس این سوره را در شب ها یا روزها تلاوت کند خداوند در روز قیامت او را در حالی مبعوث می کند که جمالش مانند حضرت یوسف علیه السلام زیباست و ترس و بی تابی در قیامت به او نمی رسد و از بندگان شایسته و خوب خداوند خواهد بود.»

همچنین ایشان فرموده اند: «کسی که این سوره را قرائت می کند در روز قیامت از آنچه که موجب بی تابی مردم می شود در امان است و همسایه بندگان صالح خدا خواهد بود و نیز از ارتکاب زنا و زشتگویی در امان خواهد بود.»

آثار و برکات سوره

1) آسان شدن روزی

اگر سوره یوسف را بنویسد و آن را شسته و بنوشد ، خداوند راه دستیابی به روزی اش را آسان می کند.

2) رفع حس حسد

امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند سوره یوسف را همچون مثالی ذکر فرمودند تا مردم نسبت به هم حسد نورزند ، آنگونه که برادران یوسف با او کردند.

3) برای عزیز و محترم شدن

هر که این سوره را بنویسد و سه روز در خانه نگهدارد و بعد از سه روز آن را در بیرون خانه دفن کند نزد پادشاه مملکت عزیز و مکرم گردد.

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی،»

چرا حجاج خلاف جهت عقربه‌های ساعت طواف می‌کنند

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۳ ق.ظ

یکی از احکام حج آن است که حاجی باید در هنگام طواف جانب چپ بدنش به سمت کعبه باشد. سمت چپ قرار دادنِ کعبه یکی از واجبات طواف است که ترک عمدی یا سهوی آن موجب باطل شدن طواف می‌شود.

 احکام و دستورهای اسلامی هر یک راز و رمزهایی دارد که دستیابی به آنها انسان را در اعتقادات دینی قوی‌تر و راسخ‌تر می‌سازد. بسیاری از این اسرار و معارف از زبان معصومین علیهم السلام در روایات و احادیث دینی نقل شده و برخی نیز به تدریج با گسترش علم و دانش بشری کشف گردیده است.
در این میان مناسک و اعمال حج یک مجموعه رمز آلود است که هر یک از فروع آن دارای اسرار نهفته ای است. یکی از احکام حج آن است که حاجی باید در هنگام طواف جانب چپ بدنش به سمت کعبه باشد. سمت چپ قرار دادنِ کعبه یکی از واجبات طواف است که ترک عمدی یا سهوی آن موجب باطل شدن طواف می‌شود.
عالمان علوم دینی و تجربی هر یک فلسفه و اسرار خاصی را برای آن برشمرده اند که ذیلا برخی از آنها را ملاحظه می‌کنید:
برخی گفته اند: علت این که کعبه باید در جانب چپ طواف کننده باشد آن است که این حالت ناظر به این حقیقت است که فرد می‌باید با توجه به معنا و حقیقت طواف، سمت چپ بدن خویش را که نماد اعتقاد و عملکرد اصحاب شمال (یسار) است، به طرف کعبه محصور و محدود کند و راه را بر بینش و روش باطل شیطان ببند. [۱]
چرا که از برخی احادیث استفاده می‌شود که سمت چپ، نماد دشمنی و مخالفت با ولایت اهل بیت محسوب می‌شود. مانند این حدیث که که در ذیل آیه «هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ» (سوره بلد، آیه ۱۹) بیان گردیده که می‌فرماید: «الْمَشْأَمَةُ أَعْدَاءُ آلِ مُحَمَّد: اصحاب شمال، دشمنان آل محمّد می‌باشند» (تفسیر القمی، ج ۲، ص ۴۲۳) و نیز روایت شده است که رسول خدا خطاب به نقض کنندگان عهد فرمودند: «أَخَذْتُمْ بَعْدِی ذَاتَ الشِّمَالِ وَ ارْتَدَدْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ الْقَهْقَری: شما بعد از من به سمت چپ منحرف شده و با سیر قهقرایی، به بینش قبل از هدایت خود بازمی گردید.» (امالی، شیخ طوسی، ص ۹۴)
برخی دیگر گفته اند: علت آن که سمت چپ باید به سمت کعبه باشد آن است که: طواف ملائکه در بیت المعمور به سمت چپ است. یا به این دلیل است که گردش اجزای تمام اشیا و اجرام آسمانی به سمت چپ است و یا این که جهت طواف به سمتی است که قلب انسان در آن سمت است؛ چون کعبه قلب زمین است. [۲]
برخی محققان: با بررسی عوامل فیزیکی علل دیگری را در این باره طرح کرده اند از جمله این که دکتر حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی می‌گوید: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه‌های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می‌گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.
تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه‌های ساعت بچرخد، پنج نیرو به آن وارد می‌شود که جمع این نیروها و انرژی‌ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان‌ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می‌شود.
اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می‌شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می‌داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان‌ها هستند به سمت بیرون پرتاب می‌شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی‌شد.
حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می‌شد حتماً در دین ما تأکید بر این می‌شد که باید در جهت عقربه‌های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم باید گفت هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می‌شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می‌شود به همین دلیل اکثر مراجع می‌گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می‌دهد.
پی نوشت:
[۱] نمادها و رمزواره‏‌های حج (نشانه ‏های الهی در سرزمین وحی)، مجتبی شریفی.
[۲] چهار صد و شصت نکته نورانی درباره حج، رحمان یوسف پور.

یس سوره ای که قلب قرآن است

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۷ ق.ظ

قلب قرآن به سورة یس اطلاق می شود، زیرا پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سورة یس است.

در توضیح علت اطلاق قلب قرآن بودن بر سورة یس،‌باید گفت که قلب برای هر موجود زنده نقش اساسی و بنیادی را ایفا می کند به گونه ای که بدون داشتن قلب، آن موجود زنده نمی تواند به حیات خود ادامه دهد، طبق روایت یاد شده، اگر قرآن کریم را به یک موجود تشبیه کنیم، سورة مبارک یس قلب آن خواهد بود، این امر نشان می دهد که در این سوره به مهم ترین و اساسی ترین مسایل اسلام که شامل اصول اعتقادات اسلام مثل توحید، نبوت، معاد و خالقیت می شود، اشاره شده است به همین خاطر این سوره قلب قرآن نام گرفته است.

محتوی سوره یس

1 – رسالت رسالت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ :  سورة یس نخست سخن از رسالت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و قرآن مجید و هدف از نزول آن و پیروان آن به میان می آورد؛

2 –رسالت انبیای الهی : سپس در بخش دیگری رسالت سه نفر از پیامبران الهی و چگونگی دعوت آنها به توحید و مبارزه آنان با شرک را مطرح می کند؛

3 -  توحیدو نشانه های دلالت کننده برآن : در بخش دیگری که از آیة 33 به بعد شروع می شود به نکات جالب توحیدی و نشانه های عظمت خداوند می پردازد؛

4 -  معاد : در قسمت دیگر این سوره موضوعات مربوط به معاد و دلائل گوناگون حشر و نشر، سؤال و جواب در قیامت، پایان جهان و بهشت و جهنم سخن می گوید؛ که به نکات تکان دهنده در این باره اشاره می کند؛

5 – موضوعات مختلف : در پایان سوره، صحنه های مختلفی از آفرینش، زندگی، مرگ، انذار و بشارت را مطرح می کند و به انسان ها هشدارهای جدی می دهد.

۷۰ گناهی که زبان مرتکب می‌شود

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ق.ظ

در روایات آمده بیشترین افرادی که به جهنم می‌روند به خاطر زبانشان است اما هفتاد گناهی که به پای زبان نوشته می‌شود، چیست؟

خداوند در قرآن کریم به نعمت زبان اشاره فرموده و می فرماید: ؛الرَّحْمنُ ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ ، خَلَقَ الْإِنْسانَ ، عَلَّمَهُ الْبَیانَ زبان عمده ترین وسیله ای است که مردم به کمک آن با یکدیگر ارتباط فکری برقرار می کنند و ایجاد تفاهم و انتقال مفاهیم از طریق زبان صورت می گیرد. در یک جمله زبان ملاک ارزش و معرف شخصیت انسان و ترازوی عقل اوست. حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «المرءُ مخبوء تحت لسانه؛ شخصیت هر کس در پی زبان اوست» زبان با تمام فوائدی که برایش ذکر می شود مفاسد و آفاتی نیز دارد که باید آنها را شناخت تا با کنترل زبان، از ابتلاء به آن آفات پیشگیری و اجتناب ورزید.
در قرآن کریم آمده است: ای کسانی که ایمان آورده اید نباید قومی قوم دیگر را مسخره کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانی زنان دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند.از یکدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقبهای زشت مدهید، چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»
خداوند در آیه دیگر می فرماید: وای بر هر بدگوی عیبجویی ،وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة.
در روایتی داریم که حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «هر که متعهد شود محافظت آنچه میان دو فک اوست که زبان باشد، و آنچه میان دو پای اوست، من از برای او بهشت را متعهد می شوم.»
شخصی به آن حضرت عرض کرد که: راه نجات چیست؟ فرمود: زبان خود را نگاه دار و دیگری عرض کرد که: از چه چیز بیشتر بر من ترسیده شود؟ زبان او را گرفت و فرمود: این و فرمود بیشتر چیزی که مردمان را داخل جهنم می کند زبان است و شهوت.
حضرت علی علیه‎ السلام می فرماید:
«به خدا سوگند، باور نمی کنم بنده ای زبانش را حفظ نکند تقوائی سودمند به دست آورد.»
پیامبر اکرم می فرماید: «بیشترین مردم به خاطر گناه و آفت زبان به جهنم می روند.» که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
۱. غیبت. ۲. نمیمه. ۳. دروغ. ۴. دو زبانی. ۵. بهتان و افتراء. ۶. قذف. ۷. افشاء اسرار مؤمن. ۸. دشنام ۹. لعن و نفرین. ۱۰. طعن و شماتت. ۱۱. سُخریه و استهزاء. ۱۲. مدح. ۱۳. اظهار غضب. ۱۴. غنا. ۱۵. کثرت مزاح و خنده. ۱۶. مراء و جدال. ۱۷. خصومت.۱۸. سؤال عوام از امور مشکله. ۱۹. تکلم بدون علم. ۲۰. تکلم بی فایده. ۲۱. منکر خدا شدن. ۲۲. غیر خدا را پرستش کردن. ۲۳. دروغ بستن به خدا. ۲۴. تکذیب آیات خدا. ۲۵. کفران نعمت. ۲۶. از خدا شکوه کردن. ۲۷. اظهار ناامیدی کردن از خداوند. ۲۸. به خداوند دشنام دادن. ۲۹. نسبت فرزند به خدا دادن. ۳۰. نسبت بی عدالتی به خدا. ۳۱. ادعای خدائی کردن. ۳۲. از خدا درخواست بیجا کردن. ۳۳. دعای خیر برای ستمگران. ۳۴. نفرین کردن. ۳۵. چون و چرا کردن در کار خدا. ۳۶. خدا را متهم کردن که به قتل امام حسین راضی بوده. ۳۷. با دشمنان خدا اظهار دوستی کردن. ۳۸. منکر رسالت پیامبر شدن. ۳۹. پیامبر را مجنون خواندن. ۴۰. اسرار امامان معصوم را فاش کردن. ۴۱. از سخن امام عیب گرفتن. ۴۲. برای ظهور امام زمان وقت تعیین کردن. ۴۳. ادعای امامت کردن. ۴۴. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن. ۴۵. احکام را با قیاس سنجیدن. ۴۶. به ناحق شهادت دادن. ۴۷. تفسیر به رأی کردن قرآن. ۴۸. مؤمن را خوار کردن. ۴۹. فاسق را عزیز شمردن. ۵۰. مؤمن را ترساندن. ۵۱. اظهار فقر و تنگدستی کردن. ۵۲. راز خود را به دیگران گفتن. ۵۳. به پدر و مادر اُف گفتن. ۵۴. عیبجوئی کردن. ۵۵. نسبت زنا به کسی دادن. ۵۶. خلافکار را تشویق کردن. ۵۷. مؤمنان را با القاب زشت خواندن. ۵۹. به مال و منال دیگران غبطه خوردن. ۶۰. وعدة دروغ دادن. ۶۱. صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن. ۶۲. با زن نامحرم شوخی کردن. ۶۳. فال بد زدن. ۶۴. عذرتراشی برای ظلم ظالمان. ۶۵. سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن. ۶۶. پیشگویی و کهانت. ۶۷. منّت کشیدن. ۶۸. با خواندن قرآن کسب روزی کردن. ۶۹. امر سلاطین را امر خدا دانستن. ۷۰. در کیفیت خدا سخن گفتن.